نظریه، حکم یا بیانی است که به ما می گوید چگونه و چرا واقعیات ویژه ای با هم در ارتباط اند. نظریه، حکم یا بیانی است که هدفش روشن کردن چگونگی و چرایی واقعیات و ارتباط میان آن هاست. همگی ما اغلب برای اتفاقاتی که در اطراف ما رخ می دهند نظریه پردازی می کنیم. اما هدف پژوهشگران علوم انسانی این است که این کار را به طور سیستماتیک انجام دهند. آن ها تلاش می کنند توضیح دهند چرا، چگونه، و در چه شرایطی پدیده های معین اجتماعی- سیاسی رخ می دهند یا نمی دهند. نظریه ها صرفاً سازه های ذهنی و مجموعه های منظمی از واژه ها هستند. تفاوتی نیز می توان میان « نظریه های روزمره » و « نظریه های سیستماتیک » قائل شد. نظریه های روزمره به طور ضمنی و فی البداهه ساخته و پرداخته می شوند و به جای این که نقد شوند، مسلم فرض می شوند. نظریه پردازان روزمره سعی نمی کنند نظریه های خود را به طور « علمی » تبیین کنند و ببینند که آیا آن نظریه ها در همه وضعیت ها درست هستند یا نه. نظریه های سیستماتیک حداقل دارای سه ویژگی هستند: ۱) تا آن جا که ممکن است روشن هستند؛ ۲)از تناقض های منطقی یا محال احتراز می کنند؛ ۳)معین می کنند که آیا مفاهیم با واقعیت تجربی هماهنگی دارند یا نه.